ین بخش از مجموعهی «ناباوری» به بررسی رابطهی بین عقلانیت و خداناباوری میپردازد و ادعای رایجِ «خداناباوریِ عقلمحور» را به چالش میکشد. با استناد به پژوهشهای روانشناختی، نشان میدهد که اگرچه همبستگی ضعیفی بین تفکر تحلیلی (سیستم دو) و کاهش باور دینی وجود دارد (مثلاً در جوامع مذهبی مانند آمریکا)، این رابطه غیرعلّی، ناپایدار و بسیار محدود است:
- آزمایشهای القای سبکهای شناختی (مثل نمایش مجسمهی «متفکر») نتایج متناقضی داشتند و در تکرارها اغلب بیاثر بودند.
- فراتحلیلها نشان میدهند سبک شناختی تنها ۳٪ از تغییرات باور دینی را توضیح میدهد و در سطح جهانی این عدد به ۰.۲٪ کاهش مییابد.
- در جوامع سکولار (مثل هلند یا چک) یا میان افراد با تربیت مذهبی، هیچ ارتباط معناداری بین عقلانیت و بیباوری دیده نمیشود.
- رسانهها و گروههای خداناباور اغلب این یافتهها را اغراقآمیز یا تحریفشده بازتاب دادهاند، در حالی که پژوهشها بر پیچیدگیِ عوامل فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی مؤثر بر باور تأکید دارند.
متن پادکست را از این لینک بخوانید.