در این بخش از کتاب «نه نظریه در باب دین»، دنیل پالس به تحلیل دیدگاه ویلیام جیمز درباره تجربه دینی میپردازد. جیمز با تمرکز بر «تجربههای دینی شخصی» بهویژه در آثار قدیسان و عرفا، نشان میدهد که هسته مشترک تمام ادیان، احساسی از «اتحاد با امر متعالی» و تحول اخلاقی ناشی از آن است. او این تجارب را فارغ از تفاوتهای الهیاتی، واقعی و معنادار میداند، چرا که به زندگی افراد جهتدهی مثبت میبخشند. جیمز با رویکرد عملگرایانه خود، حقیقت دین را نه در باورهای نظری، بلکه در ثمرات عملی آن میجوید و معتقد است تجارب دینی—از نوکیشی مسیحیان تا سامادی هندوها—بهرغم تنوع ظاهری، همگی حاکی از ارتباط انسان با «قدرتی فراتر» هستند که به زندگی معنا میبخشد. این بخش همچنین به نقدهای احتمالی به جیمز (مانند ذهنیگرایی افراطی یا نادیده گرفتن تفاوتهای فرهنگی) اشاره میکند و جایگاه او را بهعنوان بنیانگذار روانشناسی دین برجسته میسازد.
متن پادکست را از این لینک بخوانید.